فال حافظ روزانه جمعه 31 شهریور 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 464
بگرفت کار حسنت چون عشق من کمالي ، خوش باش زان که نبود اين هر دو را زوالي در وهم مي نگنجد کاندر تصور عقل ، آيد به هيچ معني زين خوبتر مثالي شد حظ عمر حاصل گر زان که با تو ما را ، هرگز به عمر روزي روزي شود وصالي آن دم که با تو باشم يک سال هست روزي ، وان دم که بي تو باشم يک لحظه هست سالي چون من خيال رويت جانا به خواب بينم ، کز خواب مي نبيند چشمم بجز خيالي رحم آر بر دل من کز مهر روي خوبت ، شد شخص ناتوانم باريک چون هلالي
حافظ مکن شکايت گر وصل دوست خواهي
،
زين بيشتر ببايد بر هجرت احتمالي
تعبیر:
به هدف و آرزوی خود می رسی. البته بدون سعی و تلاش این مقصود حاصل نمی شود. بخت و اقبال همراه تو هستند. بهتر است که فرصت ها را غنیمت بدانی و همه ی سعی و تلاش خود را در راه رسیدن به هدف بکنی. به خداوند توکل داشته باش.
فال حافظ روزانه جمعه 31 شهریور 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 37
بيا که قصر امل سخت سست بنيادست ، بيار باده که بنياد عمر بر بادست غلام همت آنم که زير چرخ کبود ، ز هر چه رنگ تعلق پذيرد آزادست چه گويمت که به ميخانه دوش مست و خراب ، سروش عالم غيبم چه مژده ها دادست که اي بلندنظر شاهباز سدره نشين ، نشيمن تو نه اين کنج محنت آبادست تو را ز کنگره عرش مي زنند صفير ، ندانمت که در اين دامگه چه افتادست نصيحتي کنمت ياد گير و در عمل آر ، که اين حديث ز پير طريقتم يادست غم جهان مخور و پند من مبر از ياد ، که اين لطيفه عشقم ز ره روي يادست رضا به داده بده وز جبين گره بگشاي ، که بر من و تو در اختيار نگشادست مجو درستي عهد از جهان سست نهاد ، که اين عجوز عروس هزاردامادست نشان عهد و وفا نيست در تبسم گل ، بنال بلبل بي دل که جاي فريادست
حسد چه مي بري اي سست نظم بر حافظ
،
قبول خاطر و لطف سخن خدادادست
تعبیر:
آرزوهای دست نیافتنی و دور و دراز تو را دچار دردسر خواهد کرد. انسانی آزاد و رها باش و خود را از قید تعلقات دنیوی رها کن زیرا نعمت و شادی دنیا زودگذر است و همیشگی نیست. در زندگی میانه رو و قانع باش تا از آن لذت ببری.
فال حافظ روزانه جمعه 31 شهریور 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 370
صلاح از ما چه مي جويي که مستان را صلا گفتيم ، به دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتيم در ميخانه ام بگشا که هيچ از خانقه نگشود ، گرت باور بود ور نه سخن اين بود و ما گفتيم من از چشم تو اي ساقي خراب افتاده ام ليکن ، بلايي کز حبيب آيد هزارش مرحبا گفتيم اگر بر من نبخشايي پشيماني خوري آخر ، به خاطر دار اين معني که در خدمت کجا گفتيم قدت گفتم که شمشاد است بس خجلت به بار آورد ، که اين نسبت چرا کرديم و اين بهتان چرا گفتيم جگر چون نافه ام خون گشت کم زينم نمي بايد ، جزاي آن که با زلفت سخن از چين خطا گفتيم
تو آتش گشتي اي حافظ ولي با يار درنگرفت
،
ز بدعهدي گل گويي حکايت با صبا گفتيم
تعبیر:
با درایت و کمک از دوستان خوب می توانی مشکلات را از پیش روی خود بر داری. سعی کن که دچار اشتباه نشوی و به پند و اندرز ناصحان مشفق عمل کنی. بیهوده مشکلات را به گردن این و آن نینداز. دو دل و مردد نباش. در تصمیم گیری ها عاقلانه فکر کن.
فال حافظ روزانه جمعه 31 شهریور 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 207
ياد باد آن که سر کوي توام منزل بود ، ديده را روشني از خاک درت حاصل بود راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک ، بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود دل چو از پير خرد نقل معاني مي کرد ، عشق مي گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود آه از آن جور و تطاول که در اين دامگه است ، آه از آن سوز و نيازي که در آن محفل بود در دلم بود که بي دوست نباشم هرگز ، چه توان کرد که سعي من و دل باطل بود دوش بر ياد حريفان به خرابات شدم ، خم مي ديدم خون در دل و پا در گل بود بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق ، مفتي عقل در اين مساله لايعقل بود راستي خاتم فيروزه بواسحاقي ، خوش درخشيد ولي دولت مستعجل بود
ديدي آن قهقهه کبک خرامان حافظ
،
که ز سرپنجه شاهين قضا غافل بود
تعبیر:
افسوس گذشته را مخور. آنچه از گذشته باقی می ماند، خاطره است. خاطرات خوب را چراغ راه آینده قرار بده و بصیر و بینا باش تا راه رفته را دوباره طی نکنی.
فال حافظ روزانه جمعه 31 شهریور 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 189
طاير دولت اگر باز گذاري بکند ، يار بازآيد و با وصل قراري بکند ديده را دستگه در و گهر گر چه نماند ، بخورد خوني و تدبير نثاري بکند دوش گفتم بکند لعل لبش چاره من ، هاتف غيب ندا داد که آري بکند کس نيارد بر او دم زند از قصه ما ، مگرش باد صبا گوش گذاري بکند داده ام باز نظر را به تذروي پرواز ، بازخواند مگرش نقش و شکاري بکند شهر خاليست ز عشاق بود کز طرفي ، مردي از خويش برون آيد و کاري بکند کو کريمي که ز بزم طربش غمزده اي ، جرعه اي درکشد و دفع خماري بکند يا وفا يا خبر وصل تو يا مرگ رقيب ، بود آيا که فلک زين دو سه کاري بکند
حافظا گر نروي از در او هم روزي
،
گذري بر سرت از گوشه کناري بکند
تعبیر:
به آرزوی خود خواهی رسید فقط کمی همت و اراده می خواهد. صبر و استقامت را از یاد نبر. در انتظار دیدار دوستی به سر می بری. به زودی او را خواهی دید.
فال حافظ روزانه جمعه 31 شهریور 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 413
خط عذار يار که بگرفت ماه از او ، خوش حلقه ايست ليک به در نيست راه از او ابروي دوست گوشه محراب دولت است ، آن جا بمال چهره و حاجت بخواه از او اي جرعه نوش مجلس جم سينه پاک دار ، کآيينه ايست جام جهان بين که آه از او کردار اهل صومعه ام کرد مي پرست ، اين دود بين که نامه من شد سياه از او سلطان غم هر آن چه تواند بگو بکن ، من برده ام به باده فروشان پناه از او ساقي چراغ مي به ره آفتاب دار ، گو برفروز مشعله صبحگاه از او آبي به روزنامه اعمال ما فشان ، باشد توان سترد حروف گناه از او حافظ که ساز مطرب عشاق ساز کرد ، خالي مباد عرصه اين بزمگاه از او
آيا در اين خيال که دارد گداي شهر
،
روزي بود که ياد کند پادشاه از او
تعبیر:
برای رهایی از غم و اندوهی که دچار آن شده ای بهتر است که یک بار دیگر به اعمال و رفتار خود به دقت نگاه کنی تا نقطه ضعف خود را بفهمی. با اخلاص به کار خود ادامه بده و از خداوند کمک بخواه. مشورت با دوستان را فراموش نکن.
فال حافظ روزانه جمعه 31 شهریور 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 212
يک دو جامم دي سحرگه اتفاق افتاده بود ، و از لب ساقي شرابم در مذاق افتاده بود از سر مستي دگر با شاهد عهد شباب ، رجعتي مي خواستم ليکن طلاق افتاده بود در مقامات طريقت هر کجا کرديم سير ، عافيت را با نظربازي فراق افتاده بود ساقيا جام دمادم ده که در سير طريق ، هر که عاشق وش نيامد در نفاق افتاده بود اي معبر مژده اي فرما که دوشم آفتاب ، در شکرخواب صبوحي هم وثاق افتاده بود نقش مي بستم که گيرم گوشه اي زان چشم مست ، طاقت و صبر از خم ابروش طاق افتاده بود گر نکردي نصرت دين شاه يحيي از کرم ، کار ملک و دين ز نظم و اتساق افتاده بود
حافظ آن ساعت که اين نظم پريشان مي نوشت
،
طاير فکرش به دام اشتياق افتاده بود
تعبیر:
احساس می کنی که به آرزوی خود نخواهی رسید اما این افکار مأیوس کننده را از خود دور کن. به ظاهر دنیا توجه نکن. روی خوش دنیا عاقبت به کام تو خواهد چرخید به شرط آنکه صبر کنی و ناامید نباشی.
فال حافظ روزانه جمعه 31 شهریور 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 435
با مدعي مگوييد اسرار عشق و مستي ، تا بي خبر بميرد در درد خودپرستي عاشق شو ار نه روزي کار جهان سر آيد ، ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستي دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم ، با کافران چه کارت گر بت نمي پرستي سلطان من خدا را زلفت شکست ما را ، تا کي کند سياهي چندين درازدستي در گوشه سلامت مستور چون توان بود ، تا نرگس تو با ما گويد رموز مستي آن روز ديده بودم اين فتنه ها که برخاست ، کز سرکشي زماني با ما نمي نشستي
عشقت به دست طوفان خواهد سپرد حافظ
،
چون برق از اين کشاکش پنداشتي که جستي
تعبیر:
به کارهای گذشته و اعمال خود با تعمق بنگر تا به نقاط ضعف خود پی ببری. خودخواهی را رها کن و مغرور نباش. به هدف خود ایمان بیاور و تردید و دودلی را از خود دور کن. از بروز ناملایمات و مشکلات هراسان نباش و با اراده باش و به خداوند توکل کن.
فال حافظ روزانه جمعه 31 شهریور 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 103
روز وصل دوستداران ياد باد ، ياد باد آن روزگاران ياد باد کامم از تلخي غم چون زهر گشت ، بانگ نوش شادخواران ياد باد گر چه ياران فارغند از ياد من ، از من ايشان را هزاران ياد باد مبتلا گشتم در اين بند و بلا ، کوشش آن حق گزاران ياد باد گر چه صد رود است در چشمم مدام ، زنده رود باغ کاران ياد باد
راز حافظ بعد از اين ناگفته ماند
،
اي دريغا رازداران ياد باد
تعبیر:
گرفتار غم و حسرتی و حادثه ای تو را تهدید کرده است. نا امید نباش. هر رنج و سختی عاقبت به خوشی و آسایش مبدل خواهد شد. هر فراقی به وصال خواهد انجامید.
فال حافظ روزانه جمعه 31 شهریور 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 339
خيال روي تو چون بگذرد به گلشن چشم ، دل از پي نظر آيد به سوي روزن چشم سزاي تکيه گهت منظري نمي بينم ، منم ز عالم و اين گوشه معين چشم بيا که لعل و گهر در نثار مقدم تو ، ز گنج خانه دل مي کشم به روزن چشم سحر سرشک روانم سر خرابي داشت ، گرم نه خون جگر مي گرفت دامن چشم نخست روز که ديدم رخ تو دل مي گفت ، اگر رسد خللي خون من به گردن چشم به بوي مژده وصل تو تا سحر شب دوش ، به راه باد نهادم چراغ روشن چشم
به مردمي که دل دردمند حافظ را
،
مزن به ناوک دلدوز مردم افکن چشم
تعبیر:
از هر راهی برای رسیدن به مقصد تلاش کن و از دوستان خوب خود یاری بخواه و به فکر دیگران هم باش و در صورت مقتضی به دوستان خود کمک کن.
فال حافظ روزانه جمعه 31 شهریور 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 349
دوش سوداي رخش گفتم ز سر بيرون کنم ، گفت کو زنجير تا تدبير اين مجنون کنم قامتش را سرو گفتم سر کشيد از من به خشم ، دوستان از راست مي رنجد نگارم چون کنم نکته ناسنجيده گفتم دلبرا معذور دار ، عشوه اي فرماي تا من طبع را موزون کنم زردرويي مي کشم زان طبع نازک بي گناه ، ساقيا جامي بده تا چهره را گلگون کنم اي نسيم منزل ليلي خدا را تا به کي ، ربع را برهم زنم اطلال را جيحون کنم من که ره بردم به گنج حسن بي پايان دوست ، صد گداي همچو خود را بعد از اين قارون کنم
اي مه صاحب قران از بنده حافظ ياد کن
،
تا دعاي دولت آن حسن روزافزون کنم
تعبیر:
کاری که شروع کرده ای نیمه تمام رها نکن و از ناملایمات زندگی نا امید و مأیوس نباش. به کار خود با دقت و تعمق بیشتر نگاه کن تا نقطه ضعف های خود را پیدا کنی. اگر به مقصود خود هم نرسیدی ناراحت نشو. زندگی فراز و نشیب بسیار دارد. به خداوند توکل کن.
فال حافظ روزانه جمعه 31 شهریور 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 1
الا يا ايها الساقي ادر کاسا و ناولها ، که عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشکل ها به بوي نافه اي کاخر صبا زان طره بگشايد ، ز تاب جعد مشکينش چه خون افتاد در دل ها مرا در منزل جانان چه امن عيش چون هر دم ، جرس فرياد مي دارد که بربنديد محمل ها به مي سجاده رنگين کن گرت پير مغان گويد ، که سالک بي خبر نبود ز راه و رسم منزل ها شب تاريک و بيم موج و گردابي چنين هايل ، کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها همه کارم ز خود کامي به بدنامي کشيد آخر ، نهان کي ماند آن رازي کز او سازند محفل ها
حضوري گر همي خواهي از او غايب مشو حافظ
،
متي ما تلق من تهوي دع الدنيا و اهملها
تعبیر:
از سختی ها و مشکلات روزگار نترس و نا امید نباش. کارها را آسان نگیر و با مشورت و همکاری دیگران در رفع مشکلات بکوش.